حدیث شهدا: شادی روح شهدا صلوات شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم شهیدان قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم شهیدان به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم به هر که، هرچه داشتی بخشیدی ،حتی تیر‌ها هم از پیکرت ، خون نوشیدند شهادت؛ عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود.و شهید می‌شوی…
Print Button Example پرینت

شهید ابولفضل الهیاری

اطلاعات شهید
کد شناسایی: 1071025
نام پدر: موسی- فوت شده
نام مادر: زهرا- فوت شده
تاریخ ولادت: 1345/11/20
تاریخ شهادت: 1362/12/07
محل تولد: قزوین
محل شهادت: جزیره مجنون
استان محل شهادت: بصره
عملیات:خیبر – بدر
نحوه شهادت: –
وضعیت تاهل: مجرد
شغل: محصل – دانش آموز
تحصیلات: ابتدایی
مزار شهید: شهر اقبالیه
شماره شناسنامه: 1028

اللهیاری‌ کشمرزی، ابوالفضل: بیستم بهمن ۱۳۴۵، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش موسی، کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای شهر اقبالیه-قزوین  به خاک سپرده شد.

شهید ابوالفضل ا… یاری کشمرزی ، در ملاخون ( محله آخوند ) ، از محله های قدیمی قزوین که ارادت و عشق بسیاری به حضرت سید الشهدا (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام) داشتند ، دیده به جهان گشود . پس از طی دوران کودکی به مدرسه رفت و تا کلاس ششم ابتدایی به تحصیل ادامه داد . پدرش در شهر اقبالیه زمین کشاورزی داشت و شهید ا… یاری پس از ترک تحصیل ، سایه به سایه پدر به کار پر مشقت کشاورزی پرداخت . با شروع تجاوز ناجوانمردانه حکومت بعث عراق ، به سرزمین مقدس و پاک میهن اسلامی ، وی به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به یاری دین خدا برخاست .

پس از فراگیری فنون رزمی و نظامی ، از سوی بسیج سپاه پاسداران به جزایر مجنون ، واقع در مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام گردید . وی پس از چندین ماه نبرد  ، با متجاوزان بعث عراق ، سرانجام درجزیره مجنون به فیض  شهادت نائل گردید . پیکر پاک شهید ابوالفضل ا… یاری پس از سیزده سال که در جبهه مفقود شده بود کشف گردید و روز 12/3/1375 در گلزار شهدای شهر  اقبالیه به خاک سپرده شد. شهید ابوالفضل الله یاری کشمرزی جسم عاشقان را جان بود اگر جه از او مشتی استخوان به زاد گاهش رسید. او در جان های عاشق و وجدان های بیدار شور سز زندگی ست و مظهر جاودانگی ست. صحرا به صحرا شقایق در تابوت کوچک او جوانه زده بود و یک افق چلچله بر بام بلند پروازش آشیانه زده بود.